گلدکوئیست ،رویای پولدار شدن


 





 
گلد کوئیست یا معادل فارسی آن که همان جستجو کردن طلا نام دارد شرکتی است که برای اولین بار در سال ۱۹۹۸ در فیلیپین به وجود آمد.هرچند این شرکت درانگلستان به ثبت رسید اما کمی بعدبه هنگ کنگ نقل مکان کرد و اینک دفتر مرکزی آن در در برج مرکزی پلانزا قرار دارد.
گلد کوئیست یا معادل فارسی آن که همان جستجو کردن طلا نام دارد شرکتی است که برای اولین بار در سال ۱۹۹۸ در فیلیپین به وجود آمد.هرچند این شرکت درانگلستان به ثبت رسید اما کمی بعدبه هنگ کنگ نقل مکان کرد و اینک دفتر مرکزی آن در در برج مرکزی پلانزا قرار دارد ..گلدکوئیست با توجه به شهرتی که در ایران دارد.در رسته های مختلف اقدام به فعالیت میکند.منجمله تورهای مسافرتی ،دوره های آموزشی،و از همه مهمتر سکه و محصولات طلایی.
شرکت های هرمی خصوصا گلدکوئیست حدود دو سال و اندی است که وارد ایران شده.و به گمراه کردن بخشی از مردم خصوصا قشر جوان کرده است.و حتی باعث شده که تعداد بسیار زیادی از جوانان از کار و درس خود دست کشیده و به سوی این گونه شرکتها روی آورند.نمونه بارز آن در در بسیاری از دانشگاهای تهران و شهرستانها می توان یافت که متاسفانه آمار آنها علیرقم اینکه این گونه شرکت ها از طرف دولت غیر قانونی معرفی شده اند در حال افزایشند.و روز به روز شاهد انصراف بسیاری از دانشجویان از دانشگاهها هستیم .جدای از نفوذ این گونه شرکتها در دانشگاهها و بین دانشجویان شاهد نفوذ افراد گلدکوئیستی در روستا ها هستیم که با سخنان فریبنده و جالب مردم ساده روستایی را گول زده و پولی دریافت کرده وبه قول خودشان زیر مجمو عه خود را تکمیل کرده،و آن روستایی به این امید است که با پرداخت این مبلغ می تواند به مال و منالی برسد.زهی خیال باطل ،! نمی داند در باتلاقی خود را گرفتار کرده که به قول معروف نه راه پس دارد و نه راه پیش .

خصلت های اجتماعی ،فرهنگی،اقتصادی،سیاسی گلدکوئیست
 

گلدکوئیست یک طبقه جامعوی بی هویت را ایجاد می کند.در روند اقتصادی منتج از جهت گیری کلان نگر.در این کمپانی ،چوپانها مستخدمین رستورانها می توانند در مدت کوتاهی به بورژواهای گردن کلفتی مبدل شوند.که با ولع هر چه تمامتر همه چیز را می بلعند.و جامعه را به سوی تنازع بقا سوق می دهند.اگر یک روشنفکر یا یک نویسنده خود دید که در چنین پروسه خفت باری (گدایی و التماس به دیگران برای خرید یک سکه در کنار تحمیق کردن فرد)شرکت کند،باید از فردا فرودستان و لمپن هایی را نظاره کند.که با اتومبیل آخرین مدل ویراژ میدهند.و خود کنار خیابان منتظرتاکسی له له بزند.اگر چنین جامعه ای تکوین بپذیرد باید به صراحت گفت که به یک باغ وحش انسانی بیشتر است یا یک جامعه انسانی.
از لحاظ فرهنگی بسط چنین نگرش اقتصادی بی شک عدم هر فرهنگی را فرا خواهد خواند.فرهنگ در این صورت حتی بدل به فرهنگ مادی نمی شود .بلکه بی فرهنگی و بی هنجاری و در یک کلام یک جامعه آنومیک نمود تام می یابد.
معرکه گلدکوئیست آخرین حربه ای است که کمپرادوریسم و بورژوازی سنتی ایران رو کرده است.کمپرادرویسم به فراست دریافته است که تقلای اقتصادی در کنج دکا نهان مور و محقر به سر آمده و در عصر فن آوری و تکنولوژی باید ردای کهنه تاجر مسلکی را به دور افکند.و کت و شلوار شد.اما در پس این ظاهر فریبنده هنوز روند ارتجاعی دلال مسلکی به وضوح عیان است.
از لحاظ سیاسی نیز خطرات گسترش دلال بازی گلدکوئیست به وضوح قابل رویت است.اگر در اروپا کاپیتالیسم و بورژوازی باعث بسط طبقه متوسط شد.و به تبع آن روند های سیاسی دموکراتیک نشو و نما یافت و اگر در اروپا بورژوازی پیام آور آزادی سیاسی و حاکمیت دموکراتیک و مردم سالار شد.گسترش این معرکه اقتصادی نه تنها به نمود یافتن طبقه متوسط در جامعه ایران نمی انجامد.بلکه نوکیسگان و پرولتر های بورژوا زده ای را به وجود خواهد آورد .که اولین قاتلان دموکراسی و آزادی سیاسی خواهند بود.اگر در اروپا بورژواها پیام آور آزادی شدندوبورزوازی منحط دست پرورده گلدکوئیست طلایه دار توتالیتاریسم و استبداد سیاسی و جامعوی خواهد شد.بورژوا های دست پرورده گلدکوئیست هیچ گاه مبارزان را آزادی و طلب کنندگان دموکراسی نبوده اند.بلکه قبل از بورژوا شدن غایت تلاش ذهنی آنان ترسیم جامعه ای بوده که بتوان در آن هر کاری که دلشان خواست بکند.
و در مجموع می توان گفت که برخی از مهمترین پیامدهای گلدکوئیست برای مردم و کشور عبارتند از
در این سرمایه گذاری پول و سرمایه مردم از چرخه اقتصاد کشور خارج و به حساب شرکتهای خارجی واریز می شود.و هیچ کالای با ارزش اقتصادی ملی وارد کشور نمی شود.
این شرکتها در اوایل فعالیتشان در ایران به سراغ چند تن از مراجع محترم تقلید رفته و با توضیحات ناقص درمورد نحوه کارشان فتوا گرفته اند.در حال حاضر بیشتر مراجع محترم تقلید بازاریابی شبکه ای را حرام می دانند.
چون در این روش کار ،اعضا می بایستی با جذب افراد به شبکه وقت زیادی را صرف کنند. و با دیگر اعضا در ارتباط باشند.و همچنین در جلسات توجیهی به صورت مختلط شرکت می کنند.این ارتباطها باعث بروز مشکلات اخلاقی فراوانی برای اعضا این شبکه ها شده است.به طوری که در چند ماه گذشته صدها شکایت از سوی خانواده این افراد در دادگاه مطرح شد.
این نوع تجارت ها افراد را از فعالیتهای پژوهشی ،تولیدی و سایر فعالیتهای صحیص اقتصادی باز داشته و جوانان جامعه را به جای درس و تحصیل به فعالیتهای کاذب و کسب درآمدهای نامشروع و بدون زحمت سوق میدهد.و این کارها جوانا را با مشکلات فراوانی روبرو خواهد کرد
در جزوات و سی دی های آموزشی این شبکه ها به وضوح دیده می شودکه به اعضای خود آموزش می دهند که اول به سراغ افرادی بروید.که با شما رابطه داشته باشند.ما نند خانواده دوستان و آشنایان،دوم به آنان بگویید ورود شما به شبکه هیچ سود و زیانی برای ما ندارد و فقط به خاطر پیشرفت و پولدار شدن خودت است. این در حالی است که طبق قوانین این شبکه ها هر کس برای بالا رفتن درهرم باید دیگران را گول بزندو پا بر سر آنها بگذارد تا پس از چندی به سود خود برسد.
افرادی که عضو این شبکه ها می شوند.در باتلاقی فرو می روند.که از دو طرف درآن گیر می کنند.که رهایی از آن بسیار مشکل است.از یک طرف پولشان را از دست داده و از طرف دیگر سر دیگران کلاه گذاشته اند.
با کمی فکر و دیدی فراتر از رسیدن به سود شخصی در می یابیم که شاید در ابتدای امر اعطای اولیه به سود های کلانی دست پیدا کنند.ولی زیر گروه ها چه کار باید بکنند.آیا کسی می تواند بگوید عاقبت این تجارتها به کجا ختم می شود.یعنی روزی نخواهد آمد که دیگر فردی برای عضو شدن باقی نماند؟
بامطالعه جزوات آموزشی و تماشای سی دی توجیهی نمایندگان این شرکتها در می یابیم تمامی حرکات و رفتار ها و همچنین نحوه برخورد مبلغین این شرکتها برای جذب افراد جدی به دقت روانشناسی شده است.به وطوری که حتی کلمات و جملات به افراد پرزنت کننده آموزش داده می شود.تا بتوانند حقایق امر را از دید فرد پرزنت شونده دور کرده و فقر او را از لحاظ روانی به سمت مشکلات فراوان مالی کنونی و همچنین زندگی رویایی آینده سوق دهند.
پس دولتمردان باید اندیشه ای کنند. و با فرهنگ سازی جامعه بستر جامعه را از این گونه دلقک بازی های اقتصادی زدوده و با ایجاد اشتغال و رفع فساد ،تبعیض در ساختار اقتصادی و سیاسی کشور ،جلوی گسترش شوم و نهادینه شدن این ارتجاع مهلک را بگیرند.و دراین میان رسانه های گروهی خصوصا رسانه صدا و سیما نقش اصلی را فرهنگ سازی ،و آشنا کردن مردم با این گونه شبکه ها و شناساندن عواقب آن به مردم را ایفا میکند.با امید به اینکه جلوی این گونه دلقک بازی های اقتصادی با گسترش فرهنگ گرفته شود.نه با بگیرو ببند و زندان کردن و ... چون این گونه تنبیهات انجام شده اما جواب خود را خوب پس نداده است.

پي نوشت ها :
 

مرکز اطلاع رسانی رضویسایت خبری ایسکا iransocial عباس تیموری آسفچی هفته نامه فصل نو
 

ارسالی از طرف کاربر محترم :omidayandh